گروه فرهنگی قدس آنلاین/ موسوی:زائرانی که امام حسین(ع) را نه در کربلا و نجف و قم و مشهد و...، بلکه در قلب اروپا یافتهاند و دریافتهاند که عشق حسین(ع) زمان و مکان نمیشناسد و چه بخواهی و چه نخواهی عالمگیر خواهد شد، فقط باید خود را به این دریای عظیم سپرد تا به ساحل آرامش رسید.
«موکب آمستردام» دومین گام و تلاش پس از کتاب موفق پادشاهان پیاده است که در کمتر از یکسال به چاپ پنجم رسید.
بهزاد دانشگر، در این کتاب در تلاش است با به تصویر کشیدن عشق زائران امام حسین(ع)، روایتی از تلاش آنان برای فدا شدن در مسیر سیدالشهدا(ع) را برای مخاطبان تصویر کند.
گفتوگوی خبرنگار قدس آنلاین با بهزاد دانشگر رماننویس را در ادامه میخوانید:
تاکنون چقدر در حوزه خاطره نگاری زائران پیاده کار شده است؟ کار شما چه تفاوتی با کارهای مشابه در این حوزه دارد؟
در مورد زائران پیاده امام رضا(ع) تا آنجایی که من میدانم کار خاصی صورت نگرفته است، اما در حوزه زائران پیاده حسینی در موسم اربعین، بیشتر کارها در حوزه مستندسازی است تا حوزه مکتوبات. کارهای مکتوبی هم که تاکنون نوشته شده است یا بیشتر نوعی جمعآوری خاطرات خشک محسوب میشود که چون بیشتر به امور جزئی سفر و اتفاقات آن پرداخته حالت سفرنامهای خشک به خود گرفته و جذابیت آنچنانی برای خواننده ندارد و یا آنقدر به داستان نزدیک شده که از واقعیت ماجرا عبور کرده است و در حوزه مستندنگاری محسوب نمیشود. البته همه کارهایی که انجام شده در جای خود به رونق این حوزه کمک میکنند اما همچنان تا رسیدن به یک ادبیات مختص زائران پیاده که بتواند حقیقت این حرکت عظیم را نمایش دهد، فاصله زیادی داریم.
یعنی روایت شما نوعی داستانوارگی در خود دارد؟
داستان وارگی ارتباط زیادی با زبان مورد استفاده در اثر دارد. من سعی کردم روایتی واقعی از زائران ارائه بدهم که مطابق با حالات روحی و عاطفی آنان باشد. در واقع نمیخواستم از واقعیت اتفاق افتاده جلو بزنم و یا از آن طرف کاری به واقعیت نداشته باشم. فقط برخی از زائران اجازه ندادند اسم شان در کتاب درج شود و ما با اطلاع خودشان نام مستعاری برای آنان در نظر گرفتیم؛ به غیر از این تمام اتفاقات و شخصیتها در کتاب همگی منبعث از واقعیت است.
شما خاطرات یک مسافر مذهبی را روایت کردهاید؛ به نظر شما این کتاب را میشود در حوزه سفرنامه نویسی گنجاند؟
دغدغه من به تصویر کشیدن اتفاقات این سفر نبوده است. به نظرم آن چیزی که ما امروزه بیشتر به آن نیاز داریم، نشان دادن نیت و نسبت افراد با زیارت پیاده امام حسین(ع) است، چرا که اصل این ماجرا را کسی نمیتواند نفی کند؛ یعنی نمیشود این حجم عظیم زائر را نادیده گرفت و سانسور کرد. بنابراین افرادی که شبهه افکنی میکنند بیشتر ناظر به نیت این افراد صحبت میکنند و میگویند که این افراد برای غذای رایگان و... به این سفر میروند یا نسبت نادرستی که اخیراً متقابلاً به زائران ایرانی و عراقی میدهند و میگویند که این زوار برای مسائل مادی و غیراخلاقی به زیارت میروند. برای همین سعی کردیم نشان دهنده نیت این افراد باشیم؛ حال آنکه چه اتفاقی در طول مسیر صورت میگیرد، در حال حاضر از اهمیت زیادی برخوردار نیست.
نام موکب آمستردام از کجا آمد؟
من دو سال پیش که برای کتاب «پادشاهان پیاده» برای زیارت اربعین رفته بودم، در عراق با مرکز اسلامی اروپا آشنا شدم که اعضای آن برای زیارت به عراق آمده بودند. یکی از گروههای مرکز اسلامی اروپا انجمن فرهنگی اربعین است که بیشتر کشورها در آن حضور دارند و مرکز آن در هلند است. پس از مشاهده فعالیتهای این گروه همانجا نیت کردم که کتاب دوم را به این گروه که کارش به نام اربعین است، اختصاص دهم؛ این شد که با آنها همراه شدم و به این سبب که آمستردام نماد هلند محسوب میشود اسم این کتاب را موکب آمستردام گذاشتم.
نوع نگاه زائران پیاده اروپایی با زائران پیاده ایرانی چه تفاوتی میکند؟
از یک جهت تفاوت زیادی ندارد. چه آنها که در ایران و چه آنها که در اروپا زندگی میکنند، هر دو گروه یک شیدایی و یک کشش غیرقابل وصفی به زیارت امام حسین (ع) دارند؛ این وجه مشترک آنهاست، اما آنهایی که از اروپا میآیند به دلیل زندگی طولانی در فضای مدرن و پرشبهه امروز، مطالعات عمیق تری نسبت به ایرانیها دارند؛ چرا که اگر مطالعه نداشته باشند با توجه به حجم گسترده شبهات و مکان آزاد زندگی شان به سمت بیدینی کشیده میشوند؛ بنابراین کسانی که در این مسیر گام میگذارند عموماً آدم هایی هستند که برای مطالعات دینیشان برنامه دارند و برای معارف دینی شان وقت زیادی میگذارند، به همین دلیل هم آنها قدر دین و ارزشهای اسلامی را بیشتر از ما میدانند. بسیاری از آنها دو سه ماه مانده به اربعین نیمی از وقت ماهیانه شان را صرف انجمن اسلامی اربعین میکنند و برای این زیارت هزینههای زیادی متقبل میشوند. حتی این افراد در بسیاری از شهرهای اروپا نمایشگاههای عکس اربعین برگزار میکنند.
مخاطب کتاب شما کیست؟ یک فرد مسلمان ایرانی یا یک مسلمان اروپایی و یا هر کسی که نسبتی با حقیقت و ارزشهای انسانی دارد؟
واقعیتش من ناظر به مخاطب خاصی کتاب را ننوشتم، اما به نظرم اگر کتاب در حال حاضر بخواهد ترجمه شود هیچ مسئله خاصی در آن وجود ندارد که بخواهیم آن را حذف کنیم و بگوییم قابل فهم نیست و یا چیز خاصی بخواهیم به آن بیفزاییم.
انتهای پیام/
نظر شما